شب چهارم محرم
از حرم که اومدم بیرون ،
صدای روضه خونی بلندی کل فضا رو گرفته بود ،
و بوی عدسی ای که از اطراف میومد
و مردمی که یه تن سیاهپوش بودن برای ارباب .
این روزا احساسی که دارم ، بهترین حس دنیاست ،
یه حسه بهشتی که دلم نمیخواد تموم شه ، نمیخوام زود بگذره ،
برای همین برای نگه داشتن این حس دارم تمام تلاشمو میکنم ،
هر کار شده میکنم تا بمونه این حس در درونم .
اینو مرحمت بفرمایید گوش کنید .
حس میکنم داره از زبون خودم و خیلیای دیگه میگه .
با تو میشه دو عالم رو با هم داشت
دوست داشتم و دارم و خواهم داشت »
ارباب خوبم .
این هم صحنه ی حرم و روضه و هلال ماه که با کلی تلاش بلاخره آپلود شد
اگر باز نشد بزنید از این لینک استفاده کنید تا بالا بیاد :)
محرم ۹۸
درباره این سایت